سه‌شنبه, ۰۷ فروردين ۱۳۸۶ ساعت ۲۱:۳۵

سيد حسين را دردروه حكومت نظامي، دوبار دستگير كردند. بار اول در يك جريان عادي بود كه پس از چند روز او را آزاد كردند. روز بعد از آزادي بار ديگر او رادر درگيري مسلحانه نزديك خانه فرماندار نظامي دستگير نمودند. حسين اين بار خودش را حميد معرفي كرده بود.(چون اگر كسي را سه بار دستگير مي‏كرند، حكم اعدام برايش صادر مي‏شد و حسين قبلاً دوبار دستگير شده بود، يكي در سال 53 و بار ديگر دو روز قبل). چند روز قبل نيز برادر صادق را همراه با مقداري اعلاميه و چسب و ماژيك دستگير كرده بودند، در جيب ايشان ليستي از بچه‏ها بوده از جمله نام حميد علم الهدي . برادر صادق مي‏گويد: در مقر حكومت نظامي، مرا بسيار شكنجه كردند و مي‏گفتند: با حميد چه ارتباطي داري؟ من مي‏گفتم او را نمي‏شناسم. سرانجام روزي ما را روبرو كردندو گفتند: يكديگر را مي‏شناسيد؟ باز هم گفتيم، نه حسين را بحدي شكنجه كرده بودند كه در گوشه مقر بي حال افتاده بود. من به بهانه اينكه به او آب بدهم، نزديكش رفتم و گفتم: ماجرا چيست؟ حسين گفت: اسم من حميد است؟ صادق فكري كن كه فرار كنيم. يكي از مأمورين از گوشه مرا ديد و بلافاصله به سراغم آمد. گفت: تو گفتي او را نمي‏شناسي؟ گفتم: اين بنده خدا دارد از تشنگي مي‏ميرد، آمده‏ام به او آب بدهم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده