خاطره‌‌ای از شهید «پیرداد نظری»

فرزندم را در راه خدا دادم

دوشنبه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۰۰
مادر شهید تعریف می‌کند: زمانی که خبر شهادت پسرم را آوردند حس کردم دنیا برایم تیره و تار شده و پاهایم رمق ندارد. بسیار بی‌تابی می‌کردم، روزها اشک می‌ریختم و از اینکه فرزندم دیگر کنارم نیست ناراحت بودم اما حالا بعد از گذشت چندین سال خوشحالم که فرزندم را در راه خدا دادم.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان؛ شهید «پیرداد نظری» نوزدهم شهریور ۱۳۴۴، در روستای پاکوه کندر از توابع شهرستان کهنوج چشم به جهان گشود. پدرش چراغ، کارگر بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. نوزدهم خرداد ۱۳۶۴، در هورالهویزه بر اثر سقوط تانکر آب و صدمه دیدن شکم و سینه، به شهادت رسید. پیکرش را در بهشت زهرای شهرستان میناب به خاک سپردند.

سی

فرزندم را در راه خدا دادم

پیرداد جوانی خوش خلق و مهربان بود، هرگز کاری نمی‌کرد که کسی از او ناراحت شود. همیشه نمازش را اول وقت می‌خواند و روزه‌هایش را تمام و کمال به جا می‌آورد. در تمام کارهای خانه با من همکاری می‌کرد. هر وقت که از مدرسه می‌آمد اول تمام کارهای عقب مانده خانه را انجام می‌‌‌‌‌‌داد و بعد به کارهای خودش می‌پرداخت.

پیرداد تا مقطع دیپلم درس خواند و بعد از ازدواج تصمیم گرفت که از طریق ارتش به جبهه برود. زمانی که فرزندش به دنیا آمد برای رفتن به جنگ آماده شد. زمانی که عازم رفتن شد من و همسرش بسیار اشک ریختیم  و به امید آمدنش چشم انتظار ماندیم اما پسرم رفت و هرگز برنگشت تا اینکه در سال ۱۳۶۴ خبر شهادتش را بنیاد شهید میناب برایم آورد.

زمانی که خبر شهادت پسرم را آوردند حس کردم دنیا برایم تیره و تار شده و پاهایم رمق ندارد. بسیار بی‌تابی می‌کردم، روزها اشک می‌ریختم و از اینکه فرزندم دیگر کنارم نیست ناراحت بودم اما حالا بعد از گذشت چندین سال خوشحالم که فرزندم را در راه خدا دادم.

(به نقل از مادر شهید، سکینه محمدی)

سی

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده