دیدید که آن وعده صادق، ماییم؟!.....

يکشنبه, ۰۸ تير ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۴۸
روز دوم‌ محرم ۶۱ هجری، کاروان حسین (ع) به کربلا رسید و حالا در این دوم محرم ۱۴۰۴، کاروان کربلاییان این ملت حسین (ع)، تهران را پر از عطر عاشورا کرده اند... بازهم این مردم، قیامت کردند از شور شرف و شهادت... این ملتی که شهید الشهدای مقاومت ما حاج قاسم گفت ملت شهادت است، مگر می تواند اینگونه جهان را به حیرت و اعجاب نیاندازد از عظمت روحش که هرچه بمب و موشک بر سرش باریدند و هرچه خانه ها چراغدار ماتم شهیدی شد، عزمش عظیم تر شد و عزتش بیشتر و حالا کنار کاروان شهیدان اقتدارش آمده تا به آن جانوران جهنمی که جز جنون جنایت، هیچ چیز برایشان نمانده، بگوید: بدون اینهمه سردار هم، علی (ع) مولاست...

دیدید که آن وعده صادق، ماییم؟!.....

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، امروز یوم الله این ملت است. امروز روز قیامت است. روز رستاخیز جان این خلق خدایی است که اراده کرده تا بماند، عزیز باشد و عزتش را بر سر همه ناکسان و حرامیان تاریخ بکوبد و به جهان خوابزدگی و خیانت، به جهان شر و شقاوت، به جهان تباهی و تاریکی، جار بزند که تک چراغ حقیقت در این طوفان ظلمت و دروغ و خباثت، هنوز روشن است... آمده تا پیکر پاره پاره و خونین شهیدان و عزیرانش را زیر این آسمان، گواه بگیرد که حق، دوباره پیروز است و ایران، این آخرین سنگر امید همه حق طلبان تاریخ، همچنان به فرماندهی خامنه ای، قلب و قافله سالار قبیله نور می ماند....

دیدید که آن وعده صادق، ماییم؟!.....

می گذرد کاروان، روی گل ارغوان....

تهران من! ایران من! هیچوقت اینهمه زنده نبودی. هیچوقت اینهمه زندگی از همه جایت نمی جوشید و نبض زنده بودن، از هر خیابانت جریان نداشت. تهران عزیز! تهران جنگ زده و مظلوم اما مغرور و مقاوم و مقتدر! می خواستند این ناکس های بی شرف و رذل و پلید، دفنت کنند زیر آوار فرار و قحطی و ترس و تسلیم‌... اما تو سیمرغ شدی و سر به بلندای تاریخ کشیدی و بالابلند تاریخ عشق و جغرافیای عرفان شدی! خودت باورت می شد تهران‌ من؟! از آن شب های غرش موشک و پهپاد و بمب متجاوزان و مهاجمان قبیله کفر و کین، به این صبح روشن عظمت و اقتدار برسی که میزبان عطر قدسی عاشورائیان شوی؟ باورت می شد این مردم‌ در رکاب شهیدان بزرگشان، چنین قیامت عظمایی و محشرکبرایی به پا کنند به عظمت بدرقه حاج قاسم شهیدشان؟ اینقدر دروغ گفتند و لجن پراکنی کردند این موش کورهای خزیده در دخمه صهیونیسم اینترنشنال و سایت ها و خبرگزاری ها و شبه رسانه های خودفروش و همه چیز فروش و بی همه چیز و بی همه کس مزد بگیر و متعفن، که داشت کم کم باورمان می شد یک چیزهایی و داشت امیدمان کمرنگ‌ می شد. اما حالا این سیل عظیم، این دریای عزیز عزت و شرف، این اقیانوس کبیر غرور و غیرت، یکدفعه راه افتاد و همه آن لجن ها را زیر پایش له کرد و همه محاسبات و معادلاتشات غلط درآمد. حالا می بینند؟ حتما می بینند اگر چشم کور شده شان، اجازه باز شدن و دیدن از ارباب دونالد و عمو بی بی دریافت کرده باشد! که البته بعید است دستور از بالا برسد. آنها مقدر است تا دم مرگشان، کور باشند و دور باشند از حقیقت و نبینند این ملت شرف و شهادت، این ملت عاشورا و حسین (ع) را. هویت و هستی خفاش در انکار و نفی خورشید است. اگر ببینند که دیگر مزدور کثیف‌ترین فضولات تاریخ بشر نمی شوند! اگر ببینند که به این بیکرانگی عشق و شعور و شهود، به این وسعت پاکی و روشنایی و نور، پشت‌ نمی کنند و سر به آخور شیطانهای زمین فرو نمی برند و پس مانده پلیدترین دشمنان انسانیت را اینچنین حقیرانه و هرزه، نشخوار نمی کنند.

دیدید که آن وعده صادق، ماییم؟!.....

بی مرگ، سواران شب حادثه، ماییم!....

این ملت، پشت سر خامنه ای، اراده کرده تا زنده بماند. همانگونه که امامش گفت: این ملت، زنده باشد و زنده هست. این ملت، راه عزت را از طریق شهادت یافته و دیگر تن به تسلیم نمی دهد. این ملت، از تنگه ابوغریب، از فکه و دشت عباس. شاخ شمیران و کانال ماهی، از نیزارهای هورالهویزه و هورالعظیم گذشته تا به اینجا رسیده. آقای پرزیدنت ترامپ قمارباز خیلی احمق تشریف دارد که بویی از عاشورا و کربلا نبرده، این ملت و رهبر بزرگش را که دست ابوالفضلی اش پرچم اقتدار تاریخ ما شده، تهدید به کشتن و دعوت به تسلیم بی قید و شرط می کند. اگر ترامپ قاتل، بویی از فلسفه شهادت نبرده و جز قماربازی و کازینوداری و برج سازی و زد و بند و منطق دلالی و معامله، چیزی نمی داند و مسلک لات بازی و اوباشگری را در سیاست پیاده می کند، ما که زیر تابوت این شهیدان بزرگ شدیم و قد کشیدیم از آن جنگ تحمیلی تا این جنگ تحمیلی و از آن دفاع مقدس ۸ ساله تا این دفاع مقدس ۱۲ روزه که با اندازه تاریخ وسعت داشت. ما پای مکتب شهادت، بزرگ شدن آموختیم و ترس و تسلیم‌ را در نگاه خمینی و خامنه ای، که افق عزتمندی ماست، به برق صاعقه سوزاندیم. ما همه، فاتحان فتح المبین و بیت المقدسیم. ما همه مدافعان خرمشهر و سوسنگرد و آبادانیم. ما همه غواصان دست بسته کربلای ۴ و شهیدان مفقودالاثر کربلای ۵ و جلوداران لشکر ۲۷ ای شهیدان! پیروزی ما، فتح الفتوح ما، عزت و اقتدار ما شمایید! آن مردک اگر بویی از معرفت و معنویت برده بود، رهبر ما را که خود، شهید زنده است و مراد و مرشد شهیدان و معلم مکتب شهادت، تهدید به کشتن نمی کرد و دیروز با وقاحت تمام نمی گفت من تو را از مرگ خفت بار نجات دادم! آنان شهادت را و مرگ درمسیر عقیده و جهاد مقدس را خفت می دانند چون جز این دنیا و جز جنون قدرت و شهوت ریاست حتی به قیمت ریختن خون انسانها، چیزی ندارند. همه‌چیزشان همین عیش و عشرت بر سر سفره دنیا است. مرگ برای آنان تعفن لاشه پوسیده ای است که یک عمر به دوشش کشیده اند و پر و پروارش کرده اند و تمام شدن همه چریدن هایشان از آخور دنیا، و برای ما قله ی کمال و کرامت و کامیابی یک انسان در مسیر قرب الی الله. و اینک ای شهیدان راه خدا! به معراج برآیید که بر بام بلندید

ای شهیدان! کجاست منزلتان؟ 

می چکد آفتاب از دلتان

روی در آب چشمه‌می شویید

از خدا عاشقانه می گویید

رختی از انعطاف در ب

تاج سرخی ز عشق بر سرتان

همراهان ستاره در شب کور

رفته تا پشت لحظه ها... تا دور...

تا خدا... تا ستاره... تا مهناب

تا صدای شکوفه در دل آب

آفتابی در هزاره ی عشق

دلتان گرم از شراره ی عشق

عطرتان بوی خواب را برده

محمد رسول الله (ص) و بچه های همت و هور و خیبریم. ما را از چه می ترساند این مردک جنگ‌ندیده ی نسناس؟ ما را از چه می ترساند کشور جعل و جنایت و رژیم‌ جاسوسی و نفوذ، کشور توحش و ترور؟ ملت کبیر ایران امام‌حسین (ع) را از چه می ترسانی سر دژخیم تا گردن در لجن و خون و نکبت و ننگ، بی بی همه خودفروشان تاریخ انسان!

دیدید که آن وعده صادق، ماییم؟!.....

معنای پیروزی و شکست را دیگر این ملت، تعریف می کند، نه شما حرامی ها!

این‌چندروز تمام زورشان را زدند بدبختهای بیچاره، که سخن غرورآفرین رهبر عزیز و عزت آفرین ملت را وارونه و مسخره کنند و مثل خود ملعبه شان، به مضحکه بگیرند و یک‌ ملت با شرافت و پر عظمت را تحقیر کنند. رهبرمان پریروز از پیروزی ما در سه جبهه گفت و تبریک فتح به ما داد. این مزدورچه ها و مزدورک ها، این فضولات فاضلاب شرف فروشی و وطن فروشی، خودشان را جرواجر کردند این مدت که همصدا با پرزیدنت دونالد و عمو بی بی سر جلاد جهان، القا کنند پیروزی نیست و شکست است. اما دیگر این‌ ملت است که پیروزی و شکست را در قاموس عظمت خود، معنا و تفسیر می کند. این ملت با شکوه و با شرف، شکست نخواهد خورد. آنها شکست خوردند که خیال کردند می شود یک ملت با تمدن ده هزارساله را که آموزگار و آغازگر خط و زبان و فلسفه و دانش و فرهنگ جهان بوده در تاریخ انسان، زیر آوار وحشیگری و جنایت، دفن کرد و کشت و غرورش را با کشتن و خراب کردن خانه و گرفتن سرداران و دانشمندان قافله اقتدارش له کرد و موجودیتش را هدف گرفت. دیگر با این رود پرخروش، با این عظمت جاری و سیال از روح حماسی و شور شهادت طلبی، آنها باید بترسند که جز پناهگاه رفتن و جر ترس از مرگ، در برابر سجیل و قاره و نازعات و فتاح و خیبرشکن سپاه حق، چیزی و چاره ای ندارند. ما ملت، در دامن روح الله (ره) بزرگ شده ایم که گفت: هراس، آن دارد که شهادت، مکتب او نیست.

دیدید که آن وعده صادق، ماییم؟!.....

ای شهیدان! کجاست منزلتان؟....

و اینک، ای عاشقان، ای عاشقان! امروز ماییم و شما!... امروز تهران با موکب معطرتان، حسینیه ای شده به وسعت همه ایران. امروز تهران، در پیشگاه شما قلب همه ایران که نه، قلب همه تاریخ و آتشفشان خشم خدایی همه آزادگان زمین شده است. ای شهیدان ما! ای سرداران قافله افتخار! ای حاملان دانش اقتدار! ای شهیدان قدس! ای جاودانگی به نام ایران بخشیده، ای شهیدان خدایی. ای بازجویان دشت کربلایی، امروز با شما همه شهر ما شهیدستان شده است. امروز با شما، تهران، مقتل همه شهیدان تاریخ از بدر و احد تا عاشورا و تا خیبر و والفجر ۸ و کربلای ۵ و مرصاد و تا حمص و حلب و ضاحیه و بیروت است. امروز تل زینبیه و کف العباس و گودی قتلگاه و خیمه گاه حسینی در تهران است. امروز گلبرگ‌سرخ لاله ها در کوچه های شهر ما بوی شهادت می دهد. امروز تهران، شهادتکده ای است به عظمت ایران... ای شهیدان ایران، ای شهیدان مظلومانه ترین‌ مقاومت یک‌ملت در جبهه حق، آمدید تا با عطر و بویتان، این شهر، شهری که مفلوک و مرده اش می خواستند و ترسان و گریزانش از مرگ، حالا شده شهری که معراجگاه و معبد و محراب طواف شهیدان است و بام بلند حیات جاوید و سرچشمه حقیقت زندگی که از سرچشمه خون شما تا همیشه می جوشد. امروز فرشتگان هفت آسمان با شما به خاک شهرمان بوسه می زنند. امروز عرش خدا به خیابان‌های این شهر، غبطه می خورد. پیروزی ما شمایید. شما که افق رهایی مایید و راه نجات را با خونتان نشان یک تاریخ داده اید.دیروز آن مردک قمارباز با ادا درآوردن و دلقک بازی، رهبرمان را، مقتدای شهیدان ما را خطاب کرد و از شکست گفت. اما کشوری که این ملت را دارد، هرگز شکست نخورده و اصلا شکست در منطق و مکتبش راه ندارد. ملتی که شهید دارد، ملتی که شهید می پرورد، آنچه دارد پیروزی است و آنچه ندارد و نمی داند و نمی تواند، شکست است آنهم از دشمنانی به این درجه از دون‌مایگی و دنائت که نشان دادند بویی از هیچ چیز، از اخلاق و انسانیت و رحم و مروت نبرده اند. این ملت با شما تا همیشه پیروز است. ای کاروان شهیدان! از قله های اقتدار تا رایان دو ماهه و علی اصغرها و رقیه های این قافله نور و نجات، ما را در زلال کوثر قدسی خون طاهرتان مطهر و متبرک‌ کنید که اگر شما نباشید پیروزی جز شکست نیست و در مکتب شما، مرگ هم اگر در راه حق باشد، عین حیات جاوید و سر و سرچشمه هر زندگی است. باید در دریای شما تن به تطهیر زد و از هر نجاست و ننگ، پاک شد، نور شد، خدایی شد. سیاستمداران و دولتمردان و احزاب و گروهها، باید از شما تبرک شوند و راه را از شما بجویند تا سنگربان عزت این سرزمین لاله ها و شقایقهای سرخ و سوخته باشند. هرکه در مکتب شما تربیت شده، شکست را نمی داند و نمی تواند و هر راهی که از خون شما مطهر نشده نباشد، جز سقوط تا ته دره ذلت و فلاکت و تسلیم‌ و تباهی نیست.

 

انتهای پیام/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده