سردار سپهبد پاسدار شهید حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران؛

قیامت کن... ای شهید!

جمعه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۰۸
گفته بود آرزویش پیوستن به رفیق و همرزم و همراه دیرینش حاج قاسم است. دلتنگ دیدار یار بود. در این چندسال، هرجا نامش را می شنید، چشمهایش تر می شد. نفس در هوای شهیدان می زد. سردار عزت و اقتدار بود و طراح راهبرد توسعه توان دفاعی کشور در اوج تهدیدها و شرارت‌های صهیونیسم خبیث. در آخرین سخنرانی اش گفت: ما جنگ دیده ایم. کارآزموده ایم. قدرت ساخته ایم و تا عمق سپاه دشمن را در تیررس داریم. و اینک، خونش، جوشش جریان مقا‌ومتی است به وسعت تاریخ....

قیامت کن... ای شهید!

 

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، سحرگاه امروز بیست و سوم خرداد، صداهای انفجاری، تهران و چند شهر میهنمان را و ساعاتی بعد، با خبرهای جنایت وحشیانه و رذیلانه صهیونیستهای جنایت پیشه، دل مردم ایران و تمام حق طلبان و آزادگان در سراسر جهان را لرزاند. در کنار بلندپایه ترین سرداران خداجویی و خلوص و خدمت، شهیدان زنده و پرچمداران غیرت و غرور، نام سلامی عزیز و عزت آفرین، چون خورشید می درخشید. فرمانده کل سپاه همیشه پیروزمند و حماسه ساز هم به شهیدان پیوست و مگر برای این مرد شرف و شهامت، عاقبتی هم جز شهادت می شد تصور کرد؟ او در خط مقدم‌ مصاف با جبهه صهیونی، سینه سپر کرده بود و جانش را فدیه این عهد مقدس با خدا و رهبر و مردم خویش کرد. سردار حسین سلامی، این جان به حق پیوسته و از من و ما گسسته، زبان گویا و طنین رسای قدرت نظامی و اقتدار دفاعی نظام و کشور بود. او پشتوانه و تکیه گاهی مطمئن برای امنیت و ثبات داخلی و فرمانده اقتدار جهانی جبهه مقاومت بود. ماموریت خطیر و تعیین کننده او در یکی از حیاتی‌ترین برهه های تاریخ انقلاب اسلامی و ایران، از سال ۱۳۹۸ تا کنون، در اوج فراگیر شدن جنگ تمام عیار ما با استکبار و صهیونیسم بین الملل، یکی از پرافتخارترین مقاطع مدیریت راهبردی دفاع کشور و یکی از درخشانترین دورانهای تقویت توان تسلیحاتی، تکنولوژیک و امنیتی در مقابله با تهدیدهای دشمن در جبهه ای به وسعت منطقه و جهان اسلام بود که ایران را تبدیل به محور ثبات و توازن در آسیای جنوب غربی کرد. 
سلامی عزیز، سردار صدق و سلام بود. او جنگ را برای صلح و امنیت و آزادی می خواست. او فرزند خامنه ای عزیز بود و برادر همه مظلومان و حق طلبان، از یمن تا لبنان و از عراق و سوریه تا فلسطین اشغال شده و اسیر دست غاصبان کثیف و کودک کش. او پرچم مقاومت غزه بود و علمدار عزت قافله ی قرآن و قبیله ی قدس. سلامی، سلام وارثان زمین و ستاره تابناک طلایه داران حکومت حق و امامت مستضعفان جهان بود. سلامی چراغ راهنمایی بود که خونش خط بطلانی بر همه کاغذپاره ها و توافق ها و تفاهمنامه ها و مذاکرات و گفتگوها می کشد و سیلی می شود که همه جهان شرک و کفر و نفاق را در جاری پایان ناپذیر خود غرق می کند.
از جبهه های جنوب و میدان های رزم و حماسه و  آتش و خون، تا سنگربانی دفاع پیشگیرانه و مدیریت جنگ‌نرم، همه جا او را سربازی فداکار و پاکباز در راه این هدف مقدس می بینیم که با زندگی مردانه و مرگ سرخش، معلم جهاد تبیین مکتب شهادت است.
سردار سپهبد شهید حسین سلامی در سال ۱۳۳۹ در روستای وانشان از توابع شهرستان گلپایگان چشم به جهان گشود. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش را در زادگاهش سپری کرد و در سال ۱۳۵۷، با موفقیت در آزمون سراسری در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت تهران پذیرفته شد. همزمان با اوج گیری اعتراضات و پیشروی روند انقلاب اسلامی، او نیز فعالانه به این موج خروشان پیوست و وارد فعالیت‌های دانشجویی و انقلابی شد. پس از پیروزی انقلاب، وارد کمیته های مردمی شد و با شروع تهاجم ددمنشانه بعثیان متجاوز به میهن اسلامی، از همان نخستین ماه در آبان ۵۹ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و به جبهه شتافت تا مدافع حریم پاک این سرزمین باشد. او از ۲۰ سالگی در جامه رزم یک پاسدار ساده از پایین ترین رده ها درخشش خود را در میدان های جنگ آغاز کرد و شایستگی و تدبیر خود را بموازات رشد و ارتقا خود در سطوح بالاتر نظامی و فرماندهی به ظهور رساند و به‌ تدریج در یگان‌های رزمی لشکر ۲۵ کربلا، لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و قرارگاه دریایی نوح، مسئولیت‌های مهم‌تری را بر عهده گرفت. رشادت و توانمندی‌های این سردار موجب شد تا به‌عنوان یکی از نیروهای تأثیرگذار در دوران دفاع مقدس شناخته شود.


با پایان جنگ تحمیلی، به منظور ارتقای علمی و تخصصی، وارد دانشگاه افسری شد و در سال ۱۳۷۱، در سن ۳۲ سالگی، به فرماندهی دوره عالی جنگ منصوب شد. وی تا سال ۱۳۷۶ در این سمت فعالیت کرد و در همین سال‌ها دوره دانشکده فرماندهی و ستاد را با موفقیت گذراند. همچنین با تلاش شخصی تحصیلات نیمه‌تمام خود در دانشگاه علم و صنعت را نیز به پایان رساند و مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی را اخذ کرد.
سردار سلامی از پایه‌گذاران دوره عالی فرماندهی جنگ (دافوس) در سپاه بود
و از زمان تأسیس این مرکز در سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ فرماندهی آن را برعهده داشت. در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴، به‌عنوان معاون عملیات ستاد مشترک سپاه ایفای نقش کرد و سپس در همین سال به فرماندهی نیروی هوافضای سپاه پاسداران منصوب شد؛ مسئولیتی مهم که در آن دوران با توسعه چشم‌گیر توانمندی‌های موشکی و هوافضایی کشور همراه بود.


در ادامه، به عضویت هیات علمی دانشگاه عالی دفاع ملی درآمد و در سال ۱۳۸۸ با حکم فرمانده معظم کل قوا، به‌عنوان جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. او مدتی نیز سرپرستی معاونت هماهنگ‌کننده سپاه را برعهده داشت. 


سردار پرافتخار ما، در اول اردیبهشت ۱۳۹۸، با ارتقای درجه به سرلشکری، به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد؛ مسئولیتی خطیر که نشان از اعتماد کامل رهبری نظام به توانمندی‌ها، تعهد و تجربه ارزشمند وی در عرصه‌های راهبردی و عملیاتی داشت.
نقش سردار سپهبد شهید سلامی پس از سردار بزرگ دلها، حاج قاسم سلیمانی، در تاریخ سپاه پاسداران به تناسب حساسیت و خطیر بودن شرایط و در زمینه ای از پیوند ژئوپولتیک_ استراتژیک ایران، منطقه و جهان اسلام در مهندسی همزمان دفاع پیشگیرانه، اقتدار نظامی، تسلیحاتی، امنیتی، جنگ نرم و طراحی راهبردی دفاع چندجانبه، جایگاهی منحصر به فرد به او می بخشد. سخنان پرشور و انگیزه بخش او در بخشیدن روح انقلابی و شور مقاومت به دلهای عاشقان انقلاب و ولایت و فرماندهی کارآمد او در جبهه مقاومت در اوج وحشی‌گری و خباثت و جنایت رژیم صهیونیستی پس از طوفان الاقصی و در فقدان بازوهای موثری چون شهیدان رضی و زاهدی و نیل فروشان و.... از ذهن هیچ ایرانی آزاده و شرافتمندی پاک نخواهد شد. 


سرانجام در سحرگاه خونین جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، به دست شقی ترین جانیان عصر و غاصبان قدس مظلوم و قاتلان مردم غزه، همراه با یاران و همرزمانش از دفاع مقدس، سرداران خونین جامه عشق: باقری، رشید، حاجی زاده، و.... به آرزوی دیرین خود رسید و شهد شهادت نوشید و پروازکنان تا بزم عرش، به دیدار همرزمان قدیمی: همت و باقری و باکری و خرازی و دستواره و بروجردی و جهان آرا و... رفت. 
نامش بر قله افتخار، به روشنی خورشید باد

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده