نذری به نام «شهدا»

دوشنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۳۶
وقتی نذورات مادران همدانی به نام شهدا متبرک می‌شوند.

به گزارش نوید شاهد همدان، به دعوت گروهی امروز مهمان مرکز فرهنگی شهدا هستم، میزبانان را نمی‌شناسم فقط می‌دانم که اصرار فراوان داشتند که امروز مرکز فرهنگی را در اختیارشان قرار بدهیم تا نذرشان را ادا کنند، کنجکاوی از تک تک سلول‌های صورتم مشخص است تا علت این همه اصرار و نذر را بدانم. تعدادی خانم چادر پوشیده با لباس‌های یک رنگ و یک دست را می‌بینم که از وانت باری پیاده می‌شوند، وانت پر از وسیله است و با خودم می‌گویم این همه وسیله برای یک نذر؟

به سختی دیگ بزرگی را از وانت پایین می‌آورند و با تمام توان از آن همه پله بالا می‌آیند، نفسی تازه می‌کنند و به پله‌های اصلی مرکز فرهنگی می‌رسند، آوای صلوات و مدد گرفتن از اهل بیت و شهدا در راهروی مرکز طنین انداز می‌شود، بعد از رسیدن به سالن اصلی چشمانشان از دیدن فضای به آن بزرگی برق می‌زند و انگاری که توان مضاعف از دیدن فضا گرفته باشند دوباره پایین می‌روند و این بار هر کدام وسیله‌ای با خود می‌آورند، یکی سبد استکان‌ها و قند، دیگری فلاکس چای و بطری‌های آب، آن یکی کاسه و قاشق و ... خلاصه همه باهم کل یک بار وانت را منظم و مرتب در گوشه‌ای می‌چینند، بوی آش تازه و داغ شامه را در این صبح اردیبهشت نوازش می‌دهد.

 دلشان می‌خواست در نزدیک‌ترین جا به شهدا، نذر خود را ادا کنند و چه جایی بهتر از مرکز فرهنگی شهدا. با سرعتی باور نکردنی و در کسری از ثانیه سفره‌ها پهن می‌شود، نان‌ها را برش می‌زنند، لیوان‌ها و قاشق‌ها را در سفره‌ها می‌چینند، چای را آماده می‌کنند، نعنا داغ و پیاز داغی که همه را در منزل آماده کرده و عطر و بویشان تا چند محله آن طرف‌تر رفته را در کنار دیگ نذری می‌گذارند، همه منظم و منتظر رسیدن میهمانان شهدا هستند و این را از دودوکردن چشم هایشان می‌شود فهمید.

طولی نمی‌کشد که انتظار به پایان می‌رسد و مهمانان از مینی بوس‌ها پیاده می‌شوند، حدود ۸۰ نفری هستند و در بین آن‌ها مادر و همسر شهید «جواد زند» هم دیده می‌شود که مهمان افتخاری این هیئت محسوب می‌شوند. با عزت و احترام به بالای سفره هدایتشان می‌کنند، نوای دلنشین مداحی «آی شهدا دلای ما تنگه براتون» در مرکز حال و هوای مهمانان را منقلب کرده است چراکه آن‌ها مهمان شهدا هستند و آمده‌اند رزق معنوی از آن‌ها طلب کنند.

خانم کاشفی «فرمانده بسیج پایگاه شهیده طیبه واعظی» که هماهنگی‌های نذری را انجام داده است، شروع به سخنرانی می‌کند و به مهمان‌ها خوش آمد می‌گوید، از طرفی دیگر خادمان به کار سرو آش نذری مشغول می‌شوند و کاسه‌ها را از آش خوش عطر و رنگ پر می‌کنند و در بین مهمان‌ها توزیع می‌شود. همه از طعم دلنشین و خوشمزه آش نذری لذت می‌برند و خادمان از این حس رضایت قند در دلشان آب می‌شود که نذری امروز که به نام شهدا بوده، قطعاً مورد رضایت شهدا نیز قرار خواهد گرفت.

نذری که تمام می‌شود، زیارت عاشورا شروع می‌شود و همه به نیت شهدا دل هایشان کربلایی می‌شود و ثواب قرائت زیارت عاشورا را به شهدا تقدیم می‌کنند. سر از سجده زیارت عاشورا که برمی دارند باز هم با چای داغ و شکلاتی که آن هم به نیت شهدا خریداری شده پذیرایی می‌شوند و دلشان گرم می‌شود از این عشق و ارادت به شهدا، از این صفا و اخلاصی که یک تیم حدود یک هفته عزم خود را جزم کرده‌اند تا مجلسی در خور شان و نام شهید را ترتیب بدهند و شرایط را برای کسانی که توانایی آمدن به گلزار شهدا را بخاطر کهولت سن، دوری راه و یا هرچیز دیگر ندارند، مهیا کنند.

برنامه تمام می‌شود و همه بر سر مزار شهدا حاضر می‌شوند و با قرائت فاتحه از شهدا مدد می‌طلبند و باز هم این خادمان هستند که بار آورده شده را دوباره جمع کرده و با سلام و صلوات به پایین می‌برند تا راهی منزل شوند و اینگونه است ارادت مردم عاشق و شیفته شهدا. بانوان پایگاه شهیده واعظی کوی حصار شهر همدان ثابت کردند که برای خدمت به شهدا وابسته به هیچ حزب و گروهی نباشند و با دست خالی ولی اراده و ایمان قوی خدمت کنند.

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده