نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

علیرضا چای‌ریز مسجد محله و رزمنده دفاع از وطن بود

علیرضا چای‌ریز مسجد محله و رزمنده دفاع از وطن بود

مادر شهید «وهابی‌نجات» گفت: علیرضا پسری باایمان و مؤمن بود و در مسجد دباغان فعالیت می‌کرد و چای‌ریز مجالس بود، اما هیچ وقت به من چای نمی‌داد، زیرا معتقد بود که بقیه حضار احساس می‌کنند که به مادرش بیشتر از بقیه اهمیت داده است.
از رفتن پسرم به جبهه خنده‌ام گرفته بود!

از رفتن پسرم به جبهه خنده‌ام گرفته بود!

«قبل از رفتن به جبهه، جلوی چشمانم لباس‌های رزمش را پوشید و برای رفتن به جبهه آماده شد، لباس‌هایش به تنش بزرگ و نافرم بود. گفتم جواد جان اصلا بهت نمیاد. از رفتنش خنده‌ام گرفته بود و می‌گفتم جواد جان آخه تو را چه به جبهه، تو هنوز لباس جبهه به تنت نمی‌شود چه اصرار داری که به جبهه بروی تو هنوز کوچک هستی صبر کن تا بزرگ شوی ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید بزرگوار «جواد جولائیان» است که در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد قزوین تقدیم حضورتان می‌شود.